چهارشنبه، شهریور ۰۷، ۱۳۸۶

!پا شو بابا ... پا شو مدرسه ات دیر شد

خدایا
به من بیاموز که اگر نمی توانم گناه کسی را ببخشم، ا
به خاطر نابخشودنی بودن گناه او نیست. ا
برای ناتوانی روح من است ... ا
.
.
.
-------------
ااااا لینکونک؛
اول؛ آقای خاتمی با تمام احترامی که برای شخصیت حقیقی ات قائلم، معتقدم دروغ گوی قهاری هستی! ا
دوم؛ یک عکس فرهنگی از رئیس جمهور منصوبمان! ا
سوم؛ پس این همه جنگ و دعوا و بکش بکش، سر ارث و میراث دنیویه؟
چهارم؛ این روش پذیرایی در قطارهای هند است، سرزمینی از نواحی متعلق به جهان سوم! ا
پنجم؛ و اینجا هم رختکن باشگاه پرسپولیس تهران. مراسم تولد مسعود زارعی (اون آقای خندان سمت چپ عکس). فرد رقاص هم شیث رضایی، کاپیتان دوم تیم پرسپولیس! دیگه نیازی به تشریح بیشتر نیست! ا
----------
پانوشت: بالاخره بلاگ اسپات مجهز به سیستم آپلود کردن ویدئو شد. ا

پنجشنبه، شهریور ۰۱، ۱۳۸۶

رفاه اجتماعی

تا حالا خیلی ها از من پرسیدن که فرق استرالیا با ایران چیه؟ و اکثراً اولین جوابی که از من شنیده اند اینه که این قیاس، قیاس مع الفارقه! بعد هم عموماً این جمله رو از من شنیده اند: رفاه اجتماعی که در ایران واقعاً تعریف نشده است، در اینجا در اولویت قرار داره. برای درک بهتر قضیه بد نیست به موارد زیر اشاره کنم:ا

یک) آمار تصادف در استرالیا رو شاید بشه با یک محله در تهران مقایسه کرد! به عنوان مثــــــال در ســـــال 2005 در ایالت کوئینزلند که از کل ایران بزرگتره، 324 نفر در اثر تصادف کشته شدند، که شاید معادل یک روز عید ما باشه! دولت استرالیا برای کاهش میزان مرگ و میر در اثر تصادف آگهی های هوشمندانه ای پخش می کنه تحت عنوان: ا
که در اون از نشون دادن منزجر کننده ترین صحنه ها هم هیچ ابایی نداره تا مردم رو از واقعیت های پشت پرده یک تصادف آگاه کنه. ا
دو) اینجا نوشیدن، نوشابه های الکلی آزاده. اصلاً یه جورایی زندگی مردم اینجا با مشروب عجینه. اما در عین حال در تلویزیون آگهی هایی پخش می شه تحت عنوان: ا
که در اون نشون می ده یه نفر به دوستش مشروب تعارف می کنه و اون طرف می گه من دیگه به اندازه کافی نوشیدم! همین که این جمله از دهن اون فرد خارج می شه عین یه موج فراگیر همه جا می پیچه که فلانی امشب مشروب نمی خوره. خلاصه خبره از اون نایت کلاب می ره بیرون و تو شهر و کشور و قاره و سازمان ملل و کره مریخ هم می پیچه که آره فلانی می گه امشب دیگه مشروب نمی خورم! ا
سه) سیگار هم اینجا از شروط اصلی تفریحات جوون هاست. اما همین سیگار به قدری گرونه که خیلی ها از همون اول دورش رو خط می کشن. اونایی هم که سیگار رو می خرن باید یک عکس خیش خراشمان از یک مبتلا به امراض ناشی از سیگار رو روی پاکت سیگارشون تحمل کنند که واقعاً گاهی اوقات عکس ها غیر قابل تحمله! بعد هم یک مرکزی برای ترک اعتیاد به سیگار وجود داره به نام: ا
Quitnow
در تبلیغات مربوط به این طرح هم نشون می ده که یکی می گه همین یه دونه رو می کشم و ترک می کنم، یکی دیگه می گه من با سیگار حال می کنم و نمی تونم ترک کنم، یکی دیگه خودش رو که تو آینه می بینه همش اخمو و سیگار به دسته ولی در نهایت همشون در ترک سیگار عاجز هستند و ابراز تأسف می کنند. در این بین بعد از هر تصویر یک مریض رو هم روی تخت بیمارستان نشون می ده که یعنی آخرش همینه که می بینی! این تبلیغ پس از ابراز تأسف سیگاری ها در مورد ترک سیگار با ابراز تأسف دکتر معالج اون مریض تموم می شه تا همه چیز رو برای سیگاری ها روشن کنه. ا
چهار) دراگ اینجا برای مصرف شخصی آزاده. یعنی اگر تو خونه خودت بشینی و هر نوع مواد مخدری که بخواهی استفاده کنی کسی نمی تونه چیزی بهت بگه. اما همین که این دراگ بیرون از خونه دیده بشه جزای سختی در انتظار اون فرد خواهد بود. این وب سایت هم که مربوط به دراگ هست ،به پدر و مادرها می گه به جای فرار از واقعیت های نهفته در مصرف مواد مخدر به بچه هاشون آگاهی های لازم رو بدن تا بعداً پشیمون نباشن. ا
پنج) آزار جنسی در استرالیا خیلی رشد شدیدی داشته. هر چند که هنوز هم از کشورهایی مثل آمریکا به مراتب بهتره. با این حال یک تبلیغی وجود داره به نام: ا
که در اون زن و مردهایی که به نحوی مرتبط با آزار جنسی بوده اند رو نشون می ده و نظرات اون ها رو که معمولاً برای مردان بهانه های واهی ای مثل عصبانی شدم، نفهمیدم است و برای خانوم ها مظلوم واقع شدن بی دلیل، نشون می ده تا همه رو از حقوق یکسانی که دارند بیش از پیش آگاه کنه. ا
شش) قوانین کار در استرالیا مشخصه. اما همه مردم از این قوانین آگاهی ندارند. تازگی ها تبلیغی تحت عنوان: ا
از تلویزیون پخش می شه و با ذکر چند مورد نقض حقوق کار از سوی کارفرما ها به مردم عادی اعلام می کنه این حق شماست که بدونین چه حقی دارین. ا
هفت) استرالیا که در نظر اکثر مردم دنیا کشوری سر سبز و پر از جنگل به حساب میاد، در واقع کمترین میزان بارندگی نسبت به مساحت رو در بین کشورهای دنیا داره و به جز نوار ساحلی دور تا دور کشور کاملاً خشک محسوب می شه. در هفت سال گذشته شدیدترین خشکسالی در تاریخ این کشور هم در جنوب شرقی استرالیا رخ داده. هر چند که مطالعات از اتمام این خشکسالی خبر می ده، اما دولت ایالت با طرح یک ایده به نام: ا
همه مردم رو به کاهش در مصرف آب تشویق و بعضاً مجبور می کنه. ا
هشت) یکی از دغدغه های کشورهای مهاجر پذیر تنوع جنایت ها هم هست. اینجا سازمانی وجود داره به نام: ا
که از مردم می خواد هر گونه جنایتی رو که می بینند، بلافاصله به اون مرکز خبر بدن. ا
نه) سربازی در استرالیا اختیاریه. اما برای تشویق جوون ها برای خدمت سربازی دولت شرایط ویژه ای ایجاد کرده که در اون جوون ها علاوه بر یادگیری فنون نظامی، قطعاً یک حرفه رو هم در اون دوره یکساله یاد خواهند گرفت و به علاوه 30000 دلار هم درآمد بدون مالیات خواهند داشت. ا
ده) فست فود و زندگی ماشینی در جوامع مدرن باعث بروز مشکل چاقی شده. در اروپا یک نوع غذای جدید ارائه شده به نام اسلو فود و از ساعت کاری کارمندان هم کاسته شده. اما در استرالیا هم دولت طرحی برای ورزش و خوردن میوه و سبزی ارائه کرده که با استقبال زیادی روبرو شده. ا
یازده) مشابه بند هشت، سازمان اطلاعات استرالیا برای مبارزه با هر گونه خطر و تهدید از مردم دعوت می کنه تا هر خبر مشکوکی رو به این سازمان مخابره کنند. ا
دوازده) دولت استرالیا برای راحتی و خوش گذروندن هر چه بیشتر شهروندانش در مسافرت های خارجی طرحی ارائه کرده به نام: ا
که در اون کلیه بایدها و نبایدهای کشورهای دنیا رو به استرالیایی ها معرفی می کنه تا در هنگام سفر دچار مشکل نشوند. ا
اگر به تک تک موارد بالا بیشتر فکر کنیم متوجه می شیم که در نهایت سود ناشی از هزینه های سنگین موارد فوق، با همکاری شهروندان استرالیایی، به طور مستقیم و یا غیر مستقیم به خود مردم استرلیا می رسه. ا
-------------------------------
اااااااا لینکونک؛
اول؛ به این عکس و این یکی از مجلس ایران دقت کنید. ا
سوم؛ این و این دو پوستر مبارزه با بد حجابی هستند

چهارشنبه، مرداد ۲۴، ۱۳۸۶

ژنرال

ژنرال؛
مِن باب رفع تنهایی و دفع روزمرگی، بد ندیدیم نامه ای بنگاریم خطاب به شما! والله که نه قصد انتقاد از شما داریم و نه مزاح! صرفاً خواستیم نامه مان مخاطبی داشته باشد که حالا دارد! ا
القصه! دلمان هوس چلو کبابی نموده از نوع کوبیده، مزین به پیاز عباس آباد نطنز و سماق فرد اعلای شمیرانات که طبیب دربارمان می گوید دوای دندان دردمان است و قابض دستگاه گوارشی! ا
ژنرال! ایام بس خسته کننده ای را سپری می کنیم و خودمان را مثال ماشینی می دانیم که بی تفکر مشغول زندگی است. فلذا اعصابمان داغان است و وجدانمان رنجور. مکتب خانه را به طور محسوسی بی خیال گشته ایم و چسبیده ایم به ده شاهی های بلاد کانگاروها! اوقات فراغتمان را هم به معنای خاص کلمه به بطالت می گذرانیم! ا
ژنرال! این روزها یار غاری از ایام جوانی کنارمان است که باعث تجدید خاطراتمان گشته و ما را شدیداً به سال های نه چندان دورمان پرتاب کرده است! خاطراتی از آهنگ دلبرم دلبرِ تلخک معین. ا
ژنرال! دیشب بعد از یک ماه، دوباره مناظره ملیجک فرزاد حسنی را با داروغه رادان ملاحظه فرمودیم. بسی نشاط آور بود وقتی حرفای دلمان را از دهان ملیجکمان می شنیدیم. البته نزدیکانمان با ما هم رأی نبودند و می پنداشتند که کل قصه ساختگی است. ژنرال تو که ما را می شناسی! ما کلاً بی خیال کل قصه هستیم و معتقدیم پایان قصه، پایانی خوشی نخواهد بود. فلذا به خنک شدمان بیش از پایان قصه ارج می نهیم. ا
ژنرال! به قول کاتب دربارمان دیگر ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور که مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند! ا
کل الیوم سایه تان مستدام
---------
ااااااااا لینکونک؛
اول؛ ژنرال! ترقص این زوج را تا انتها دیدیم و مستفیض گشتیم همه جوره. صبور باش و تا انتها ملاحظه کن. ا
دوم؛ یکی از ملیجکانمان راپورت داده از انواع مزین نمودن موی سر. خودت ببین! ا
سوم؛ ژنرال لباس مهیج چه نوع البسه ایست دیگر؟
چهارم؛ ژنرال! بر خلاف سربازان بی مصرف تو، برومندان دارالفنون شریف آبرویمان را خریدند! ا
پنجم؛ ژنرال! این تکه عکس مصداق مَثَلِ "یک نگاه حلال است"، می باشد یا نه؟
ششم؛ ژنرال! این یکی خودش گویاست! ا

چهارشنبه، مرداد ۱۷، ۱۳۸۶

جمعه، مرداد ۱۲، ۱۳۸۶

عرب در بیابان ملخ می خورد ... سگ اصفهان آب یخ می خورد

این ضرب المثل مار از پونه بدش میاد رو که شنیدین؟
حالا حکایت ما هم همین شده. از این جا شروع می کنم: با این که معتقدم هر ملیتی و هر نژادی هم خوب داره هم بد، اما به نظرم درصد این خوبی و بدی عامل تعیین کننده ای در شکل گیری تصور مردم از ملیت ها و نژادهای گوناگون داره. شاید به همین دلیله که اسکاتلندی ها به خسّت مشهورند و یا فرانسوی ها به رومانتیک بودن. در این بین هر کسی برای خودش هم تصوری از مردم داره و تصور من هم از اعراب تصور خوبی نیست. حالا این که چرا اینطوری فکر می کنم دلایل متعددی داره که اصلی ترینش حمله معروف و منفور اعراب به ایران بوده که منجر به تغییرات - بخوانید پس ماندگی ها - غالباً برگشت ناپذیری در فرهنگ ما شده. ا
حالا همه اینارو گفتم که برم سر اصل مطلب: ا
من از اینکه این استرالیایی های خنگ فرق بین عرب و ایرانی رو نمی دونن و یا به عبارتی فرقی بین این دو نژاد قائل نیستند شاکیم! اصلاً دیگه دارم قاط می زنم! مردم این جا عموماً از نظر اطلاعات تاریخی و جغرافیایی دو دسته هستند. ا
دسته اول که درصد زیادی از کل رو تشکیل می دن، تو عمرشون حتی استرالیا رو هم کامل ندیدن. یعنی وقتی می گی ایرانی هستم، واقعاً نمی دونن کجاست. البته در همین دسته یک سری هستند که بنا به فعالیت های حق مسلم ما، با کشوری ستیزه جو و بد ذات به نام ایران آشنا هستند و این هم به خاطر اخبار جهت دار تلویزیون اینجاست. هر چند که در این بین شبکه اس بی اس یک استثناست و علاوه بر پخش اخبار منفی و غلو شده در مورد ایران، گه گداری به زیبایی ها و خوبی های موجود در ایران هم می پردازه. باز در همین دسته افرادی هستند که مدتی رو با یک ایرانی سپری کرده اند. دوست پسر ایرانی، دوست دختر ایرانی، همکار ایرانی و ... این ها هم بنا به سابقه ذهنی از فرد مذکور راجع به ایران اطلاعات دارند و البته بر همون اساس قضاوت هم می کنند. ا
اما دسته دوم که تعدادشون خیلی هم کمه، نه تنها ایران رو می شناسند، بلکه خیلی هم بهتر از خود ما می شناسند. تمام تاریخ ما و پیشینه و وضع کنونی ایران رو مطالعه کرده اند. با این دسته کاری ندارم. چون اصولاً ایران رو همون طور که هست می شناسند نه اون طوری که در اخبار نشون داده می شه. اما امان از این دسته اولی ها! ا
من راه های گوناگون امتحان کرده ام برای تشریح فرق بین ایرانی و عرب. اما وقتی در نهایت با سوالی مشابه
پس شماها با دست غذا نمی خورین؟
و یا اِاِاِ مگه اونجا برف هم میاد؟
روبرو می شدم عملاً به یاد واژه معروف ژاژ خائیدن می افتادم! ا
برای همین الان یه چند ماهیه که یک مجموعه عکس از نقاط مختلف ایران تهیه کردم و همیشه در دسترس دارم تا اگر کسی از ایران، تنها حق مسلم ما و شیرینی گل محمدی رو می شناسه، این عکس ها رو نشونش بدم و بگم که آره ما هم مثل اعراب بیابون داریم، شتر داریم و گرمای کشنده پنجاه درجه. ولی در عوض نه مارمولک می خوریم و نه پا برهنه سوار بنتلی می شیم. عکس ها رو با قله پر برف و بلند دماوند شروع می کنم و به نقشه های کهن امپراتوری پرشیا می برم و رفته رفته از اون نقشه ها به نقشه کنونی ایران می رسم. بعد شهر به شهر رو بهش نشون می دم. توضیح هم البته می دم. که مثلاً سیستم هیدرولیکی آسیاب های موجود در خوزستان کی ساخته شده و چه طوری کار می کرده. سی و سه پل چرا علاوه بر تاریخی بودن، یک اثر هنریه. یا فرق بین منبت کاری های آرامگاه سعدی با تذهیب مسجدهای میدان نقش جهان در چیه. خلاصه یه کاری می کنم که طرف احیاناً اگر به خاطر آمیختگی نژادی، تشابهی بین ایرانی و عرب دیده، اقلاً تمایزی هم بین این دو نژاد قائل بشه. ا
-----------------
اااااااااا لینکونک؛
اول؛ شانزدهمین جشنواره بین المللی فیلم بریزبن از دیشب شروع شده و تا یکشنبه 12 اوگست (21 مرداد) هم برقراره. امسال بر عکس پارسال که سینمای ایرانی رونق خاصی در جشنواره داشت، خیلی از فیلم های ایرانی خبری نیست. یک فیلم از رخشان بنی اعتماد که پارسال هم گیلانه رو اینجا اکران کرد، یک فیلم آماتور راجع به موسیقی زیرزمینی در ایران و یک فیلم فرانسوی اما به کارگردانی یک ایرانی و در مورد تفاوت های سینمای قبل و بعد از انقلاب در ایران، کل موضوعات منتهی به ایران در جشنواره امساله. اطلاعاتی از قبیل زمان و مکان پخش این فیلم ها و یا رزرو رو می تونین اینجا برای فیلم بنی اعتماد، اینجا برای موسیقی زیرزمینی و اینجا برای انقلاب در سینمای ایران پیدا کنید. ا
دوم؛ صبور باشید و این فیلم رو که لینکش رو علی عزیز برای من فرستاده تا آخرش ببینید. آری به اتفاق جهان می توان گرفت. ا
سوم؛
این عکس ها ببینین: ا

!امان از ذهن منحرف

این یعنی چی؟

تا اینجا که یه خبر فوت معمولیه

ولی اینجا چی؟

چگونه می توان یک امامزاده احداث کرد؟

!همین جا چند سال دیگه مصداق بارز تا خر در جهان است خواهد شد

--------------------------------------------------------------------------

و اما

این نگاه معصوم ... این نگاه رنجور

چگونه هیچ نگفتم؟