جمعه، اردیبهشت ۰۶، ۱۳۸۷

چقدر شیوه خواهش مچاله ام کرده است

Photo By: Tomas Tokarcik



پرده اول: چقدر وسعت یک خانه، کوچکم کرده است (محمدرضا عبدالملکیان) ا
این روزمرّگی هاست که مرا از خودم دور می کند. روزمرّگی هایی که خود ساخته است و گهگاه بی تدبیر. گاهی اوقات معانی و تعاریف ابزار زندگی، به جای خود زندگی برایم نقش می آفرینند و این آزار دهنده است. زندگی برای من نه کار است و نه درس و نه تفریح. اینها همه ابزار هستند برای درک هر چند ناچیز اما بیش از پیش من از زندگی. اما همین ابزار این روزها مرا غرق خود کرده اند و این برای من روزمرّگی است. ا
به هر حال و به قول حمید مصدق: ا
تو مپندار که خاموشی من، هست برهان فراموشی من

---
پرده دوم: سکوت سرشار از نشانه هاست (احمد شاملو) ا
دیروز در جلسه ای به نام "
Bold Feature" که به طور خلاصه شامل برنامه ریزی کلان برای توسعه گلد کست در ابعاد گوناگون است، من در یک گروه 7 نفره قرار داشتم و قرار بود راجع به توسعه علمی، فرهنگی و اقتصادی هر کس تفکرات خودش رو بیان کنه. در بین ما یک خانوم میانسال بوسنیایی هم بود که متأسفانه به نوعی سرطان بی درمان مبتلاست و بنا به گفته پزشکان کمتر از 2 سال دیگر زنده خواهد بود. سکوت محض این زن در تمام مدت اظهار نظرهای دیگران در مورد آینده، معنای زیادی داشت. ا
پرده سوم: لینکَک نرو بالا نرو بالا، میفتی از اون بالا نرو بالا

---
نمی دونم به
بالاترین سر می زنین یا نه. بالاترین پایگاهی است برای ارسال هر گونه دنبالک (لینک) از سوی کاربران عضو. دنبالکها با نظر بازدید کنندگان عضو امتیاز می گیرند و بهترین ها بالاتر می آیند. هر چند که تقلب های گروهی، در سیستم امتیاز دهی به دنبالک ها، محرض و آزار دهنده است؛ اما به دلیل تنوع کاربران، بر خلاف سایت های دیگر، کمتر شاهد جهت گیری های شخصی در اخبار هستم. یک دنبالک از احمدی نژاد انتقاد می کند و دنبالک بعدی از خاتمی. یک دنبالک قرمز است و دیگری آبی و یک دنبالک اروتیک است و دیگر مذهبی. این تنوع و حق انتخاب در بالاترین مرا جدب خود کرده. ا

---
پرده چهارم: چقدر سفره تزویر رنگ در رنگ است (محمدرضا عبدالملکیان) ا

احتمالاً شما هم با شنیدن عبارت "گفتگوی تمدن ها" بلافاصله نام
خاتمی را به یاد می آورید. شاید بد نباشد که برای شناخت بیشتر "مردی با عبای شکلاتی" نقبی به تاریخ نه چندان قدیمی (مشاجره نوشتاری با بازرگان) بزنیم و به یاد بیاوریم که سیاست بی پدر و مادر است و سیاسیون دروغ گویان و چند چهرگانی کثیف. آری خالق عبارت گفتگوی تمدن ها، 16 سال قبل از دوره ریاست جمهوریش، "نماینده امام و سرپرست روزنامه کیهان" بوده است و دارای افکاری نه چندان متفاوت با شریعتمداری کنونی! (دنبالک را از این وبلاگ پیدا کردم و واسطه این دنبالک یابی همان بالاترین مذکور بود. این وبلاگ هم در کنار داشتن حقایق بسیار، دروغ های بسیاری دارد. این وبلاگ هم مثل افکار تمام سیاستمداران، به چیزی جز نفع خود نمی اندیشد. بنابراین دنبالک دادن به این وبلاگ را دلیل بر تأئید همه مطالبش ندانید؛ چون که نیست!) ا

---
پرده پنجم: شلاق بزن

روز چهارشنبه یکی از همکاران استرالیاییم دنبالکی برای فرستاد. سرم شلوغ بود و روز بعدش
دنبالک رو باز کردم و مات و مبهوت خواندم که مجازات شلاق برای تخلفات رانندگی در نظر گرفته شده! یکی دو ساعت بعد همون همکارم به من گفت که نمی تونه تصور کنه که هنوز هم در دنیا کسی برای تنبیه یک انسان از شلاق استفاده کنه، آن هم برای خلاف رانندگی. چیزی برای جواب دادن نداشتم و تنها به این بسنده کردم که احتمالاً در ترجمه خبر از زبان فارسی اشتباه و یا اغراقی صورت گرفته، چون همچین چیزی برای من هم قابل تصور نیست. اما بعد از چک کردن صحت خبر، ترجیح دادم کلاً سکوت کنم تا شاید قضیه فراموش بشه. اما چطور در بعضی کشورها شلاق زدن حیوانات هم جرم محسوب می شه و در کشور ما برای جریمه رانندگی، به یک انسان شلاق می زنند؟

---
پرده آخر: بربط
همه این ها یه طرف، این
آهنگ زیبایی که عسل در وبلاگش گذاشته یه طرف! ا