جمعه، مرداد ۱۲، ۱۳۸۶

عرب در بیابان ملخ می خورد ... سگ اصفهان آب یخ می خورد

این ضرب المثل مار از پونه بدش میاد رو که شنیدین؟
حالا حکایت ما هم همین شده. از این جا شروع می کنم: با این که معتقدم هر ملیتی و هر نژادی هم خوب داره هم بد، اما به نظرم درصد این خوبی و بدی عامل تعیین کننده ای در شکل گیری تصور مردم از ملیت ها و نژادهای گوناگون داره. شاید به همین دلیله که اسکاتلندی ها به خسّت مشهورند و یا فرانسوی ها به رومانتیک بودن. در این بین هر کسی برای خودش هم تصوری از مردم داره و تصور من هم از اعراب تصور خوبی نیست. حالا این که چرا اینطوری فکر می کنم دلایل متعددی داره که اصلی ترینش حمله معروف و منفور اعراب به ایران بوده که منجر به تغییرات - بخوانید پس ماندگی ها - غالباً برگشت ناپذیری در فرهنگ ما شده. ا
حالا همه اینارو گفتم که برم سر اصل مطلب: ا
من از اینکه این استرالیایی های خنگ فرق بین عرب و ایرانی رو نمی دونن و یا به عبارتی فرقی بین این دو نژاد قائل نیستند شاکیم! اصلاً دیگه دارم قاط می زنم! مردم این جا عموماً از نظر اطلاعات تاریخی و جغرافیایی دو دسته هستند. ا
دسته اول که درصد زیادی از کل رو تشکیل می دن، تو عمرشون حتی استرالیا رو هم کامل ندیدن. یعنی وقتی می گی ایرانی هستم، واقعاً نمی دونن کجاست. البته در همین دسته یک سری هستند که بنا به فعالیت های حق مسلم ما، با کشوری ستیزه جو و بد ذات به نام ایران آشنا هستند و این هم به خاطر اخبار جهت دار تلویزیون اینجاست. هر چند که در این بین شبکه اس بی اس یک استثناست و علاوه بر پخش اخبار منفی و غلو شده در مورد ایران، گه گداری به زیبایی ها و خوبی های موجود در ایران هم می پردازه. باز در همین دسته افرادی هستند که مدتی رو با یک ایرانی سپری کرده اند. دوست پسر ایرانی، دوست دختر ایرانی، همکار ایرانی و ... این ها هم بنا به سابقه ذهنی از فرد مذکور راجع به ایران اطلاعات دارند و البته بر همون اساس قضاوت هم می کنند. ا
اما دسته دوم که تعدادشون خیلی هم کمه، نه تنها ایران رو می شناسند، بلکه خیلی هم بهتر از خود ما می شناسند. تمام تاریخ ما و پیشینه و وضع کنونی ایران رو مطالعه کرده اند. با این دسته کاری ندارم. چون اصولاً ایران رو همون طور که هست می شناسند نه اون طوری که در اخبار نشون داده می شه. اما امان از این دسته اولی ها! ا
من راه های گوناگون امتحان کرده ام برای تشریح فرق بین ایرانی و عرب. اما وقتی در نهایت با سوالی مشابه
پس شماها با دست غذا نمی خورین؟
و یا اِاِاِ مگه اونجا برف هم میاد؟
روبرو می شدم عملاً به یاد واژه معروف ژاژ خائیدن می افتادم! ا
برای همین الان یه چند ماهیه که یک مجموعه عکس از نقاط مختلف ایران تهیه کردم و همیشه در دسترس دارم تا اگر کسی از ایران، تنها حق مسلم ما و شیرینی گل محمدی رو می شناسه، این عکس ها رو نشونش بدم و بگم که آره ما هم مثل اعراب بیابون داریم، شتر داریم و گرمای کشنده پنجاه درجه. ولی در عوض نه مارمولک می خوریم و نه پا برهنه سوار بنتلی می شیم. عکس ها رو با قله پر برف و بلند دماوند شروع می کنم و به نقشه های کهن امپراتوری پرشیا می برم و رفته رفته از اون نقشه ها به نقشه کنونی ایران می رسم. بعد شهر به شهر رو بهش نشون می دم. توضیح هم البته می دم. که مثلاً سیستم هیدرولیکی آسیاب های موجود در خوزستان کی ساخته شده و چه طوری کار می کرده. سی و سه پل چرا علاوه بر تاریخی بودن، یک اثر هنریه. یا فرق بین منبت کاری های آرامگاه سعدی با تذهیب مسجدهای میدان نقش جهان در چیه. خلاصه یه کاری می کنم که طرف احیاناً اگر به خاطر آمیختگی نژادی، تشابهی بین ایرانی و عرب دیده، اقلاً تمایزی هم بین این دو نژاد قائل بشه. ا
-----------------
اااااااااا لینکونک؛
اول؛ شانزدهمین جشنواره بین المللی فیلم بریزبن از دیشب شروع شده و تا یکشنبه 12 اوگست (21 مرداد) هم برقراره. امسال بر عکس پارسال که سینمای ایرانی رونق خاصی در جشنواره داشت، خیلی از فیلم های ایرانی خبری نیست. یک فیلم از رخشان بنی اعتماد که پارسال هم گیلانه رو اینجا اکران کرد، یک فیلم آماتور راجع به موسیقی زیرزمینی در ایران و یک فیلم فرانسوی اما به کارگردانی یک ایرانی و در مورد تفاوت های سینمای قبل و بعد از انقلاب در ایران، کل موضوعات منتهی به ایران در جشنواره امساله. اطلاعاتی از قبیل زمان و مکان پخش این فیلم ها و یا رزرو رو می تونین اینجا برای فیلم بنی اعتماد، اینجا برای موسیقی زیرزمینی و اینجا برای انقلاب در سینمای ایران پیدا کنید. ا
دوم؛ صبور باشید و این فیلم رو که لینکش رو علی عزیز برای من فرستاده تا آخرش ببینید. آری به اتفاق جهان می توان گرفت. ا
سوم؛
این عکس ها ببینین: ا

!امان از ذهن منحرف

این یعنی چی؟

تا اینجا که یه خبر فوت معمولیه

ولی اینجا چی؟

چگونه می توان یک امامزاده احداث کرد؟

!همین جا چند سال دیگه مصداق بارز تا خر در جهان است خواهد شد

--------------------------------------------------------------------------

و اما

این نگاه معصوم ... این نگاه رنجور

چگونه هیچ نگفتم؟