دوشنبه، تیر ۱۱، ۱۳۸۶

فرق کار و محیط کاری در ایران و استرالیا

چند روز پیش سابقه کارم در استرالیا از یکسال گذشت. به همین مناسبت و با توجه به سابقه چهار-پنج ساله کارم در ایران، می خوام یک مقایسه بین کار در ایران و استرالیا و در زمینه مهندسی عمران داشته باشم. ا
قبل از همه چیز باید بگم که قصدم از این مقایسه به رخ کشیدن وضعیت استرالیا و ایران نیست. ضمن این که نه الان، بلکه همیشه من خودم رو با افتخار ایرانی می دونم و اگر از بعضی رفتارهای ایرانی گله می کنم، پیش و بیش از هر کسی خودم رو به نقد می کشم. ا
اولین و مهم ترین تفاوت، اختیار عمل در محیط کار استرالیاست. یعنی اینجا کسی کاری به این نداره که تو کی میایی و کی میری. یا اصلاً داری چی کار می کنی. درست برعکس ایران که کنترل پرسنل شرکت با کارت زدن موقع ورود و خروج شروع می شه و تا الا ماشا الله هم ادامه داره! اما در عوض اینجا وقتی یک کار مشخصی به تو داده می شه، باید در زمان معقولی انجام داده بشه. حالا تو اگه می خوای مثلاً یک کار سه روز رو در سه ساعت انجام بدی و بقیه شو واسه خودت بچرخی، خوب بچرخ ولی کار رو درست انجام بده. اما در ایران، از همون اول کار سه روز رو به رئیست سی روزه معرفی می کنی و کلی برای خودت می چرخی و آخرش می فهمی که به خاطر مهیا نبودن اطلاعات مورد نیاز کارت بیشتر از سه روز وقت نیاز داره و تو در روز بیست و هفتمی. بعد سه روز آخر رو اضافه کار می کنی که کلاً سیستم اضافه کار در استرالیا وجود نداره و بعد هم در روز سی ام با قیافه ای حق به جانب از کمبود امکانات گله می کنی و با یک هفته تأخیر کارت رو سرهم بندی می کنی. این کار بعداً دو سه بار از سوی کارفرما برگشت می خوره تا تو نتیجه دلخواه اونا رو یه جوری تو گزارشت (ولو به دروغ) درج کنی. ا
حالا از بحث انجام کار که بگذریم به محیط کار می رسیم. در استرالیا وقتی کسی کار می کنه طرفش نمی شه رفت. یعنی کار که می کنن می شن عین یک ماشین. اما به جاش موقع تفریح همون آدم ممکنه از درخت هم برات بالا بره! تفریح سر کار هم اینجا عادیه. مثلاً اگر تولد کسی باشه، کسی بخواد از شرکت بره یا مثلاً یک مسابقه مهمی در اون روز قرار باشه برگزار بشه؛ با اعلام قبلی سر یک ساعتی در وقت کاری، هر کسی که بخواد، در یک محل خاصی به بقیه ملحق می شه و به تفریحش می پردازه. کل این پروسه شاید ده دقیقه یا یه ربع می شه اما حسابی سرحالت میاره. جمعه ها هم همه سر کار با لباس های غیر رسمی می تونن بیان. شلوار جین و تی شرت و خلاصه جمعه خوش می گذره حسابی. به خصوص کــه در اکثر شرکت ها جمعه بعد از ظهر دیگه کار تعطیله و هر کسی یه شیشه آبجو (توبخون ماءالشعیر) می گیره تو دستش و بساط خنده و تفریح هم به راهه! حالا تو ایران چه جوریه؟ همه در طول روز مشغول تفریح هستند. اما اگر از رئیس رؤسا کسی اون دور و ور باشه همه خودشون رو مشغول نشون می دن. بعد که رئیسه بره دوباره همون آش و همون کاسه! برای تولد و این مسائل هم اگه دوستای طرف بدونن، جشن به راهه، خیلی هم توپه. یه ساعتی هم همه در کف جشن هستند. اما اگر دوستای طرف ندونن همه چی تعطیله! چهارشنبه ها هم که به عبارتی حکم جمعه های استرالیا رو برای کارمندها داره، تو شرکت ها خیلی خبر خاصی نیست. فقط همه الکی خوشحالن! حالا چرا الکی؟ چون نصف همون کارمندهای خوشحال فرداش هم باید بیان سر کار صرفاً جهت در آوردن یه لقمه نون حلال! ا
سه تا نکته دیگه هم بگم و خلاص: ا
اولیش راجع به حقوق فردی و گروهی در محیط کاره. تو ایران اگه من یه روزی ناراحت باشم یا یک اتفاقی برای من افتاده باشه محیط اطرافم به شدت تحت تأثیر قرار می گیره. چهار نفر میان دلداریت می دن و به این ترتیب پنج نفر با احتساب خودت کار نمی کنن! یا اگه دعوا بشه که زیاد هم می شه همه خودشون رو یه جوری می خوان قاطیه ماجرا بکنن. ضمن این که اون روز دیگه کلاً کار تعطیله. اما در استرالیا وقتی تو ناراحتی دو راه بیشتر نداری. یا نیایی سر کار و یا اگر میایی حق نداری ناراحتی و عصبانیتت رو به بقیه بروز بدی. دعوا و این چیزها هم اگر سر کار پیش بیاد کسی چیزی نمی گه. همون دو یا چند نفر که برای لحظاتی صداشون رو بلند کردن، بلافاصله خشمشون رو تو خودش می ریزن و تمام. تو هم باید کار کنی انگار نه انگار! ا
بعدیش این که مرخصی ها در استرالیا خیلی سازمان یافته تره. اینجا هم مثل ایران دو جور مرخصی با حقوق برای هر فرد وجود داره. مرخصی سالانه که بیست روز در ساله و مرخصی مریضی که از ده تا بیست و یک روز در ساله. همه معمولاً مرخصی سالانه رو برای مسافرت نگه می دارن. گاهی دو بار در سال که هر بار با احتساب تعطیلات آخر هفته می شه دو هفته. یا این که یه جا می گیرنش که می شه چهار هفته. مرخصی مریضی هم اگر یک روز باشه نیازی به گواهی دکتر و این چیزها نیست. یعنی خیلی خونسرد می تونی صبح زنگ بزنی به منشی شرکت و بگی امروز حالت خوب نیست و نمی آیی سر کار! فلسفه این نوع مرخصی هم علاوه بر مریضی، رسیدن به کارهای عقب افتاده و این جور چیزهاست. ا
آخریش هم بحث شیرین درآمد. در ایران حداقل در زمینه مهندسی عمران، چند سال اول کار باید با درآمد بسیار ناچیزی در قیاس با درآمدهای بالا و هزینه های زندگی سر کنی. اما بعد از چند سال معمولاً درآمدها رشد زیادی داره. ضمن این که هر سال کلی باید برای چند هزار تومن بالا و پائین با مدیران شرکت چک و چونه بزنی و آخرش هم هر دو طرف از هم ناراضی بمونین. در استرالیا کلاً با هر شغلی می تونی یک زندگی متوسط داشته باشی و با افزایش سابقه کاریت رشد نجومی در درآمدت نخواهی داشت. نهایتاً دو تا سه برابر روز اولت بعد از چند سال می تونی در بیاری. همه چی هم مشخصه. مثلاً همه می دونن ثروتمندترین فرد استرالیا کیه و از چه راهی پول دار شده. حتی در اخبار از اون فرد خاص به عنوان پولدارترین استرالیایی یاد می شه. البته در ایران هم همه می دونن ولی به طور درگوشی. چک و چونه هم به شدت ایران در تعیین حقوق مؤثر نیست. خیلی بخواد کشدار بشه، این طوری می شه که اونا یه عدد می گن و تو یه عدد. در گام بعدی اگر به عدد مقبولی از سوی هر دو طرف رسیدین که حله وگرنه یا تو باید کوتاه بیایی و با حقوق مورد نظر طرف کار کنی و یا می تونی بری دنبال یه کار دیگه! به همین راحتی. نه قهر تو کاره و نه از کار زدن به خاطر درآمد کم. ا
چه طولانی شد! ا
-------------------------
اااااااا لینکونک: ا