حرکات زمینی:
جایتان خالی ماراتن گلدکست، عددی نبود! هر چند که (نخندیدها)، ماراتن 8:10 شروع شد و اینجانب 8:23 شروع به دویدن کردم (گفتم نخدیدن دیگه!) و پشت انبوهی از مردم که صرفاً برای راه رفتن آمده بودند (تا دویدن)، گیر افتادم! اما با احتساب همان راه رفتنها هم، 5 کیلومتر را در 37 دقیقه ترکوندم تا به خودم ثابت کنم که با همین 93 کیلو هم، هنوز زندهام!
×××
پرش خرک:
بر این که مایکل جکسون یکی از برترین هنرمندان موسیقی معاصر دنیا بوده است، هیچ ایرادی وارد نیست. ایراد کار اینجاست که مرده پرستی فقط مختص ما ایرانیها نیست؛ بلکه یک مرض گسترده است! تا همین چند وقت پیش که جناب جکسون زنده بود، کوچکترین حرکاتش هم با انتقادهای سنگینی روبرو بود. از همان تاب دادن بچهاش از سر پنجره بگیرید تا ماجرای بیست و چند میلیون دلاری بچه بازیش! اما به محض اینکه مایکل جان دعوت حق را لبیک گفت، با سرعت نور رفت بالا و چسبید به بالاترین درجات والای انسانی! حالا شبانه روز باید به گریه و زاری برادران و کودکانش گوش کنیم که معتقدم از دسته دوم (کودکانش) به شدت در این ماجرا، استفاده ابزاری شده است.
×××
خرک حلقه:
از روز کودتای مشترک ان (یک نقطه در میان) و عخ (این هم یک نقطه در میان) کم کم حساسیت احمقانه و خندهداری نسبت به رنگ سبز در میان کودتاچیان رواج یافته که بیا و ببین! کم مانده که رنگ سبز پرچم ایران را با رنگ قهوهای ا.ن عوض کنند و دستور دهند تمام سبزی فروشها، قهوه فروش شوند! سبزه عید به قهوه عید تغییر یابد و سبزه میدان به قهوه میدان! خطه سبز شمال را، سر تا پا، با همان رنگ قهوهای ا.ن بپوشانند و خوردن گوجه سبز را حرام کنند. در این میان اگر رنگ لباس نیروی وحشی انتظامی از سبز، به قهوهای مذکور تغییر یابد، بسیار مورد استقبال قرار خواهد گرفت!
×××
دار حلقه:
طوطیان شکّر شکنِ شیرین گفتار از تزریقاتچی محله ا.ن آقا، نقل کردندی که جناب ا.ن برای تزریق سوزنی به ماتحت میمون و مبارکشان نزد تزریقاتچی بخت برگشته رفتندی! تزریقاتچی نگون بخت ا.ن آقا را روی تخت خواباندندی و البسه مملو از جرثومه او را در آورندی! اما به محض دیدن ماتحت کوچک و نقلی ا.ن آقا، دستی بر آن زدندی و من باب مزاح گفتندی که: جناب ا.ن! ای ناقلا! با این ماتحت کوچک، خوب تر زدندی به سرتاسر بلاد ایران!
نقل است که جناب تزریقاتچی از آن لحظه تاکنون، در باغ اوین، مشغول اعتراف به همخوابگی با بیبی سی خانوم هستندی!