چهارشنبه، دی ۱۸، ۱۳۸۷

هروله

مارکوپولو رو یادتون میاد؟ با دوبله دلنشین امیر زند؟ حالا این داستان پرشین‌پولو رو با قلم خود پرشین‌پولو بخوانید:
پرشین‌پولو یک شنبه صبح وقتی خانه را به قصد خرید ترک کرد، نمی دانست که در غیاب او چه آشی برایش پخته خواهد شد. وقتی پرشین‌پولو به خانه بازگشت، فهمید که هانیه‌پولو بادبان‌های کشتی رو برافراشته تا از خاور دور دنیا به باختر دور دنیا سفر کنند و به دیدن عسل‌پولو و کاوه‌پولو برن.
به این ترتیب داستان پرشین‌پولو شکل گرفت. وقتی این دو مسافر نه چندان کوچولو به باختر دور (ونکوور) رسیدند، ناگهان تا زانو در برف فرو رفتند!




(اونایی که کارتون مارکوپولو رو یادشون میاد، حتماً این رو هم یادشون میاد که یهو وسط کارتون، مستند نشون می‌داد)
حالا اینجا مستند می‌شه:
نمایی پانوراما از ونکوور غربی که به همّت و هنر بزرگمرد عزیز، کاوه‌پولو در سرمای خوار مادر سوز باختر دور ثبت شده است.



نمایی از آفتاب کم رمق روزهای سرد ونکوور در خلیج اسپانیایی‌ها


Totem Poles
مجسمه‌هایی با فرهنگ بومی که از چوب درختان پیر ساخته می‌شوند و یکی از سمبل‌های کانادا هستند.

نمایی از مرکز شهر ونکوور که توسط عسل‌پولو شکار شده است.

دو نفر از چند صد نفر دیوونه‌ای که بنا به یک رسم عجیب در روز اول ژانویه و در دمای نزدیک به صفر درجه، آب‌تنی کرده‌اند.

بازگشت به کارتون:
پرشین‌پولو و همراهانش تنها به دیدن ونکوور غنائت نکردند. آنها رو به جنوب به راه افتادند و وقتی از حرکت باز ایستادند، خود را در هیاهوی شهر پر زرق و برقی به نام لاس وگاس یافتند. برای پرشین‌پولو درک معنی بخش اول نام این شهر چندان سخت نبود، چرا که همه در این شهر با هم لاس می‌زدند. البته پرشین‌پولو معنی بخش دوم رو هم در یک نیمه شب سرد فهمید، اما ترجیح داد به کسی نگوید!

اینجا دوباره مستند شد:
نمایی از لاس وگاس


نمایی از ورودی هتل‌‌ پاریس


برج ایفل در لاس وگاس!


گل سرخ در جا تخم مرغی!


نمای پشت میله از رقص فواره‌ها!


سقف هتل بلاجیو!


ونیز مصنوعی!




عروس و دوماد لای جمعیتی که اکثراً به زبانی به نام فارسی صحبت می‌کردند!


بدون شرح!


و البته لاس وگاس در عین بهشت بودن برای بزرگسالان، برای بچه‌ها جهنم است!


و گوشه‌ای از قسمت وگاس شهر که البته نصیب ما نشد!




دوباره کارتون:
پرشین‌پولو بعد از آن از دو همراه باختر دوریش جدا شد و به همراه هانیه‌پولو به تایوان رفت.

دوباره مستند:
همه کشورهای آسیای جنوب شرقی از این خونه نوک تیزها دارند!



وسیله‌ای که در گذشته با آن پارچه را می‌کوبیدند!



این هم وسیله‌ای که با آن برگ چای را پودر می‌کردند.



یک نوع غذای محلی تایوان که هنوز هم اثرات داغی بیش از اندازه‌اش بر زبان پرشین‌پولو مشهود است!



و این هم یک سبد غذای محلی!

و البته تایوان خیلی دیدنی نبود.