چهارشنبه، آذر ۰۱، ۱۳۸۵

جعفری یه شیره



سال 75 که ترم اول دانشگاه بودم، یه کلاس داشتیم 4 تا 7 بعد از ظهر سه شنبه ها. فیزیک یک بود و بیشتر مربوط به قوانین کار و انرژی و مکانیک و این بحثا. منم که در این زمینه تعطیل بودم! به خصوص که بعد از غروب آفتاب درس تو کلم نمی رفت! سر این کلاسه یه پروفسوری می اومد که استاد ما بود. با شاهین ها – زند مقدم و غفاری – با هم نشسته بودیم داشتیم سر کلاس راجع به آلبوم جدید سیاوش قمیشی - که "حکایت" بود - صحبت می کردیم. شاهین غفاری می گفت اون آلبوم رو داره و ما هم که دچار کف دوران جوونی بودیم، تمنا می کردیم که برامون ضبطش کنه ( هنوز اون نوار رو دارم). در عین حال یه نیم نگاهی هم به استاد داشتیم که ضایع نشه. استاد عزیزمون منو عجیب یاد یکی از شخصیت های عروسکی معروف دوران کودکیم می انداخت. یه سگی بود توی یه کارتون عروسکی که به اسم شِوید یا همون شیوید خودمون. اصولاً شخصیت های اون برنامه همگی اسامی گل و گیاه داشتن. خلاصه این استاد عزیز کپی شیوید بود. عین همون تند و تیز و پر حرف و در عین حال خجالتی. وسط اون تمناهای ضبط نوار و گوش کردن الکی به حرف های استاد یهو پرسیدم: بچه ها این ( اشاره به استاد) شبیه چیه؟ شاهین ها گفتن: نمی دونیم. بعد من براشون همون کارتون رو یاد آوری کردم و گفتم: همون کارتون که یارو می گفت: من مریم گلیم، روزماری جون، جعفری یه شیره و ... یادتونه؟ هنوز جمله ام تموم نشده بود که شاهین زند مقدم گفت: شیوید! اینو گفت و سه تایی زدیم زیر خنده. عین پلنگ می خندیدیم. من دیگه اشکم در اومده بود. هی خودمو گاز می گرفتم که خنده ام بند بیاد ولی نگاهم می افتاد به اون دو تا و دوباره می زدم زیر خنده. دیدم این طوری نمی شه. پا شدم از کلاس رفتم بیرون و یه دو سه دقیقه ای اونجا به خودم تشر زدم که: بس کن دیگه! خجالت بکش! و از این حرفا! حالم که بهتر شد برگشتم سر کلاس و در حال رفتن به سمت صندلیم دوباره نگاهم به شاهین ها افتاد و یه ذره خنده ام گرفت. نشستم گفتم: بابا بی خیال شین دیگه! ضایع می شه ها! تو همین حرفا بودم که این شیوید خان در حال تند تند راه رفتن و درس دادن و حرف زدن خورد به تریبونی که گوشه کلاس بود و ناخود آگاه از تریبون عذرخواهی کرد! دیدم دیگه نمی شه توی اون کلاس موند! وسایلم رو جمع کردم و با خنده توام با گریه (!) اومدم بیرون و تا آخر کلاس توی راهرو وایسادم و خندیدم! یادش به خیر! بعداً فهمیدم صدای خنده های من توی کلاس هم می رفته و باعث خنده شاهین ها هم شده بوده