چهارشنبه، مهر ۰۴، ۱۳۸۶

خونه دار و بچه دار زنبیلُ وردار و بیار

Licia Maglietta

اپیزود یک؛

ماجرای قیر و قیف بود، حالا اوضاع ما هم همین طوری شده! یه روز بلاگ اسپات مشکل داره و نمی شه توش رفت، یه روزم که سایت مشکلی نداره قوانین جدید استفاده از اینترنت در شرکت، اجازه نمی ده ما یه ذره بلاگیم برا خودمون! بابا دموکراسی! بابا آزادی بیان! بیا بغل عمو! ا

اپیزود دو؛

همشاگردی سلام. دلم برای مدرسه تنگ شده! برای خانوم آران، خانم تک سخن، خانم بردبار، خانم کاظمی، آقای معینی، آقای شیخ الاسلامی، آقای رادی، آقای سعیدی و ... ا

اپیزود سه؛

می خواستم راجع به اظهارات رئیس جمهور منصوبمون در آمریکا بنویسم و البته نوشتم. اما بعد ترجیح دادم پاکش کنم. چون خیلی خیلی شبیه آب در هاون کوبیدن و ژاژ خائیدن بود. ا

اپیزود چهار؛

در محل کار قبلی، از نحوه خنده یکی از همکارانم لذت می بردم. در محل کار کنونی هم یکی بود که هر وقت می خندید یه جورایی از خنده اش احساس شادی می کردم! اما نمی دونستم کیه! چون فقط صداش رو می شنیدم. حالا بالاخره امروز پیداش کردم. واقعاً خوش خندیدن هم عالمی داره ها! ا

اپیزود پنج؛

تا دارین اینا رو می خونین به این هم فکر کنین که اگه یه انگلیسی زبان بخواد بگه: "قلقلکِ غبغبِ قورباغه قدغن" چه پدری ازش در میاد! ا

اپیزود شش؛

چند تا جوک (اگر از واژه های ناپسند خوشتون نمیاد لطفاً بی خیال این اپیزود بشین) ا

---

خبرنگار: نظر شما درباره اينكه اين كوچه آسفالت نيست چيه؟

به نام خدا و با عرض سلام خدمت دست اندركاران صدا وسيما و با عرض سلام ويژه خدمت مقام معظم رهبري و خانواده معظم شهدا وجانبازان و ايثارگران، من بچه اين محل نيستم! ا

---

سفره حج چطور بود؟

عالي، خيابوناش تميز، برج هاش بلند، ماشينا همه آخرين مدل، يه جاي ديدني هم داشت كه خيلي شلوغ بود، من دیگه اونجا نرفتم! ا

---

در رو ببند هواي بيرون سرده. ا

مثلاً اگه من در رو ببندم، هواي بيرون گرم ميشه؟

---

یکی داشته با يه خره تخته نرد بازی مي کرده، بهش ميگن چرا داری با خر بازی مي کني؟

طرف ميگه: همچينم خر نيست، دو هيچ جلو ههِ . . .! ا

---

یکی دیگه تو جاده داشته رانندگي مي کرده، يهو مي بينه يه کاميون داره از روبروش مياد، ميزنه رو ترمز، ميبينه ترمزش نميگيره، رفيقشو صدا ميکنه، ميگه : اصغر اصغر پاشو تصادفو ببين! ا

---

با من ازدواج ميكني؟

من لزبينم. ا

يعني چي؟

يعني دوست دارم با دختر سكس داشته باشم! ا

اِاِ پس منم كه لزبينم ! ا

---

یارو به دوست دخترش ميگه مياي خونمون؟

دختره ميگه آخه ميترسم!! ا

یارو ميگه: ترس نداره، ميایي نيم ساعت حرف ميزنيم، بعد لباستو ميپوشي ميري! ا

---

يه روز به يه اون یکی ميگن بدو تو باغت دارن ترتیب زنت رو می دن! ا

یارو جواب می ده: ای بابا... ۴ تا درختو اسمشو گذاشتي باغ؟

---

یکی سي دي زهره رو مي بينه و ميگه: اي بابا، سريال نرگس رو هم سانسور كرده بودن؟

---

زنه از شوهرش مي پرسه از چيه من بيشتر خوشت مي آد؟ از صورت زيبا و يا هيکل متناسبم؟ مرده يه نگاهي به سر تا پاي زنش مي اندازه و ميگه از اعتماد به نفست

---

یه نفر تو خيابون به زنه به نفر دیگه تيکه ميندازه. یارو شاکی می شه يقه اون یکی رو ميگيره و ميگه مرتيکه مگه خودت خوار مادر نداري، زود باش ماچش کن از دلش در بيا

---

از یکی می پرسن: از تو احمق تر هم موجودی وجود داره؟ میگه: آره بابا! می گن: چی؟ می گه: پشه! ا

می گن: چرا؟ می گه آخه وقتی می شینه رو دیوار همین جوری نیم ساعت خیره می مونه! ا

---

به یکی ميگن با جيش جمله بساز! ميگه علی با آبجيش رفت سينما. مي گن نه خره منظورمون شاش بود: مي گه خب با داداشاش رفت! ا

---

به یه بنده خدا ميگن: سبز فسفری چه رنگیه؟ ميگه: شما آبي آسماني رو در نظر بگير، حالا بشاش توش! ا

---

اپیزود هفت؛

این هفت فیلم رو ببینید و فیلم هشتم رو نَه: ا

قلبی جایی دیگر: یک فیلم زیبای ایتالیایی. زندگی یک معلم ایتالیایی از خانواده ای که اخیراً وضع مالی مناسبی پیدا کرده اند. این بهترین فیلم چند ماه اخیر بوده که دیدم. ا

دَه: من از عباس کیارستمی انتظار لوکیشن های باز و سبز دارم و دقیقا به همین دلیل فیلم 90 دقیقه ای ده که اساساً درون یک پژو آردی فیلم برداری شده، یک غافلگیری خوشایند برای من بود. ده، موضوع ده دیالوگ درون یک ماشین است که همگی به نوعی منعکس کننده مشکلات زنان در جامعه ایرانی هستند. ا

خوشبختی: فیلمی آمریکایی و رک با صحنه هایی ساده اما واقعی. فیلمی که همه شخصیت های اون در پی خوشبختی هستند و هر کسی هم دیگری رو خوشبخت می دونه. ا

صدای دریا: یک فیلم اسپانیایی با موضوعی کلیشه ای اما خوش ساخت. ا

ماریا مملو از بخشش: محصول مشترک کلمبیا و آمریکا و درباره قاچاق موتد مخدر از کلمبیا به آمریکا و به قول تبلیغ خود فیلم بر اساس هزاران داستان واقعی! ا

اولین و آخرین بوسه: فیلمی عشقولانه از نسل نوی سینمای ایتالیا با هنرپیشه های خوش تیپ و خوشگل! ا

آگاتا و طوفان: فیلمی ساده و به دور از موضوعات عجیب هالیوودی. این فیلم ایتالیایی در مورد زندگی یک زن میانسال اما جذابه که عاشق یک مرد متأهل می شه. ا

و در نهایت فیلمی شدیداً هالیوودی که بیشتر شبیه افسانه است. ا

اقامتگاه زنان: اینو توصیه می کنم که یا نبینین و یا تصور کنین که دارین کارتون سوپرمن می بینین. در توضیح این فیلم ذکر همین نکته شاید کافی باشه که یک آمریکایی در چین، تمام مدت داره جون همه رو نجات می ده! ا

نکته: ترجمه اسم فیلم ها اصلاً به دلم ننشست! ا

-----------------------------------

اااااااا لینکونک؛

اول؛ تورو خدا یکی به این سربازان امام زمان انگلیسی یاد بده! لطفاً به ترجمه " ما توانستیم" دقت کنین! ا

دوم؛ یکی جلوی دلار کانادا رو هم بگیره! ا

سوم؛ صرفاً برای دقایقی تفریح. این لینک به شما می گه امید به زندگی در شما چند سال خواهد بود. ا

چهارم؛ اگر کسی از عنوان این سمینار چیزی فهمید به منم بگه! ا

پنجم؛ این هم از مشکلات خرید میوه از طریق اینترنت! ا

ششم؛ شل حجاب دیگه یعنی چی بابا؟

هفتم؛ بیچاره این شل حجاب ها! ا

هشتم؛ فدای اون استعدادهای نهفتت! ا

نهم؛ تازه به دوران رسیده و یا هر چی که تو بگی! ا

چهارشنبه، شهریور ۲۱، ۱۳۸۶

!آقا ایستگاه نگهدار لطفاً

از کجا شروع کنم؟

از هر جا که دوست داری! ا

خیلی سوال تو سرمه. سوال های بی جواب. ا

مثلاً؟

مثلاً چرا در توجیه هر پدیده ای که از درکش عاجزیم، از چیزی به نام خدا مایه می ذاریم که نمی دونیم چیه؟

آیا خدا سرپوشی بر نادانی ما نیست؟

من از خیلی چیزها تو زندگی لذت می برم. انکار هم نمی کنم. اما هنوز نمی دونم برای چی زنده ام؟

ببین داداش امروز تو حالت خوب نیست انگار. فردا با هم حرف می زنیم! ا

-------------------

ااااااااا لینکونک؛

اول؛ یک ویدئوی 100 ثانیه ای از گاف رئیس پلیس امنیت اخلاقی ناجا و ماست مالی نهایی آقای بابان! ا

دوم؛ شعر جالبی از محسن نامجو. از دست ندینش

سوم؛ نظر سنجی در مورد حجاب. بعضی از سوال ها واقعاً خنده دارند. ا

چهارم؛ اینم در ادامه بحث حجاب داشته باشین


ششم؛ حالا از پل حجاب می رسیم سر چهار راه شهوت: یک و دو و سه و چهار و پنج! ا

هفتم؛ ورودی یک کنفرانس که احتمالاً حوالی قزوین بوده! (15+) ا

هشتم؛ این دیوونه ها رو ببینین تا برسیم به این یکی دیوونه

نهم؛ اینا هم دست کمی از اون دو تا بالایی ندارند! ا

دهم؛ به رسم مرده پرستی ایرانی و به یاد پاواروتی

-----------

پانوشت: لینک دوم از لینکونک توسط آپلود کننده ویدئو از یوتیوب برداشته شده بود. حالا یک لینک دیگه از همون ویدئو رو گذاشتم به جای اون قبلیه. ا

دوشنبه، شهریور ۱۹، ۱۳۸۶

!تو رو خدا بذار دو دقیقه دیگه بخوابم

مدت ها بود هوس یه همچین مسافرتی رو داشتما! خیلی داره خوش می گذره. بدون حتی ذره ای از هیاهوی روزمرگی. این مسافرته منو یاد مسافرت های کوتاهمون به کیش میندازه. منو یاد اون سفر کلاردشت با عسل و کاوه میندازه. آخ آخ چه حالی می داد! حالا این هم بد نیست. بالاخره بعد از این همه دوندگی و نگرانی های بی خودی آدم چند روز هم آرامش داشته باشه خیلی خوبه. مگه نه؟ ا
...
...
...
...
اِاِاِاِاِ این کیه داره اینقدر سر و صدا می کنه اینجا. .... ا
چی می خواد بگه؟
نوبت منه یعنی چی؟
اِ چرا اینجا داره تکون می خوره! ا
اِ چقدر یخ کردم! ا
...
...
...
پاشو دیگه بابا دیر شد! هفت و ربه تنبل خان! ا

چهارشنبه، شهریور ۱۴، ۱۳۸۶

!آقای بوش به محبوبیتت حسودیم می شه

این روزا استرالیا و به خصوص سیدنی در تب و تاب برگزاری کنفرانس اَپک به سر می بره. حالا یه مختصر توضیحی راجع به این اجلاس بدم تا برسم به حرف کوتاه و اما نهایی ام. ا
نام اَپک مخفف عبارت: ا
Asia-Pacific Economic Cooperation

است و اصولاً در سال 1989 برای اولین بار اون هم به طور غیر رسمی در استرالیا تأسیس شده. سال اول دوازده کشور عضو این اجلاس اقتصادی شدند و در طول این مدت تعداد اعضا به 21 کشور رسیده. استرالیا، برونئی، کانادا، شیلی، چین، هنگ کنگ، اندونزی، ژاپن، کره جنوبی، مالزی، مکزیک، نیوزیلند، پاپوآ نیو گینه، پرو، فیلیپین، روسیه، سنگاپور، تایوان، تایلند، آمریکا و ویتنام کشورهای تشکیل دهنده اعضای این مجمع هستند. ا

به طور کلی، اَپک یک میزگرد رسمی در زمینه رشد و موفقیت، همکاری، تجارت و سرمایه گذاری مشترک بین دول مذکور در منطقه اقیانوس آرام و جنوب شرق آسیاست. مبنای همکاری در این اجلاس برابری همه اعضا در رأی گیری ها فارغ از قدرت اقتصادی اون هاست. ا

خوب حالا چرا اینو گفتم: ا

ظاهراً در دوره های گذشته که این جلسات در استرالیا برگزار شده، حامیان محیط زیست و مخالفان جنگ، راه پیمایی هایی علیه سران این کشورها و به خصوص علیه دولت آمریکا برگزار کرده اند که این برای دولت بله قربان گوی استرالیا در قبال دولت آمریکا، خیلی گرون تموم شده. به همین دلیل امسال دولت استرالیا تمهیداتی اندیشیده تا دیگه از این اتفاقات رخ نده. اما این تمهیدات چیست و چگونه است؟

پلیس فدرال استرالیا تا شعاع 300 متری تمامی مسیرهای عبور و مرور سران کشورها - شما بخوانید جورج بوش- رو با تکه های پیش ساخته بتنی و فنس های بلند محصور کرده، تا مبادا چشم نحس و کثیف این سران به صلح جویان معترضِ به جنایت های این عده، بیفته. ا
من که هر چی سعی می کنم کل این ماجرا رو با یک لغت توصیف کنم به چیزی جز حکومت نظامی در یکی از کشورهای مدعی دموکراسی و آزادی بیان، نمی رسم! ا
-----------------
پانوشت: اطلاعات جزئی تری در زمینه این اجلاس رو می تونین در وبلاگ آزاد نویس مطالعه کنین. ا
-----------------
ااااا لینکونک؛
اول؛ می دونی هفتاد میلیون لیتر بنزین چقدر می شه؟
سوم؛ تصاویری از مجلس شورای اسلامی ایران و یک عکس از آماده سازی مجلس ژاپن! ا
چهارم؛ من عشق، من احساس، من عاطفه ... آخ یکی منو فشرد! این هم لینکش. ا
پنجم؛ چرا هی هر روز، اون هم روزی پنج بار بدون مرخصی و تعطیلی؟ خوب یه بار می ریم اینجا هم سفر رفتیم هم به اندازه 109 سال و 215 روز یهو می خونیمش و خلاص! این هم لینکش. ا
ششم؛ این ویدئوی 30 ثانیه ای بیشتر شنیدن داره تا دیدن! لطفاً به نحوه تلفظ لغت: ا
ADSL
توجه کنید. اگر متوجه نشدید که اصلاً چنین لغتی در این 30 ثانیه بیان شده، ایراد از شما نیست، ایراد از سواد گوینده است. دوباره و این بار با دقت بیشتری گوش کنین. ا
هفتم؛ این هم ویدئویی جالب در مورد سوتی های مردم هنگام مصاحبه با خبرنگاران. توضیح این که اولین نفری که باهاش گفتگو می شه فیروز کریمی سرمربی شوخ طبع استقلال اهوازه و اصلاً هم سوتی نمی ده، بلکه با اصرار سعی داره واژه بِکِش بِکِش رو استفاده کنه! ا